۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پاییز» ثبت شده است

ماه و ماهی

به نام خدای ماهی‌ها

 

اولین بار که این آهنگ را شنیدم یادت هست؟ آهنگ را با ایمیل برایم فرستاده بودی و بعد پیامک دادی که: "لطفا ایمیل" و یک علامت لبخند:-) هم چاشنی پیامک‌ات کرده بودی. ایمیل را که باز می‌کردم دستانم می‌لرزید و قلبم تا نزدیکی‌های دهانم بالا آمده بود و نفسم در نمی‌آمد.

  • فهیمه ‌‌‌
  • جمعه ۸ آذر ۹۸

آ مثل ...

به نام خدا...

از همان روزی که حرف "عقل" را وسط کشیدی، باید شصتم خبردار می‌شد.
یادت هست؟‌
 گفتم: من، تو، دیوانگی و این شعارم شده بود.
گفتی: حالا صبر کن.

  • فهیمه ‌‌‌
  • شنبه ۲ آذر ۹۸

نفس بکش

به نام او

چرا گاهی روزها کش می آیند؟ چرا گاهی انگار به ثانیه ها وزنه هایی آویزان شده برای نگذشتن، برای طولانی تر شدن؟

چه روزهای زمختی!! این روزها آنقدرررر نامهربان و ناموزون است که گاهی فراموش می‌کنم که این روزهای نامهربان در دل "پاییز" است که حالا اینهمه دل آزار شده است. پاییزی که عاشقش بوده و هستم، پاییزی که هرسال درست از ابتدای تابستان چشم به راهش هستم تا در هوای دل انگیزش ریه هایم را پر از هوای تازه کنم و نفس بکشم؛ نفس بکشم و زنده شوم ...

  • فهیمه ‌‌‌
  • دوشنبه ۲۷ آبان ۹۸

هوایی‌تو

 به نام او...

 باد که می وزد،‌ هوایی میشوم
چه نسیمِ بهار باشد، چه بادِ پاییزی، چه گردباد و طوفان
 از اتاق بیرون میدوم، نفس میکشم، عمییییق
تا ریه هایم پر شود از هوایی که از کنار تو رد شده
هنوز آنقدرها پیر نشده ام که خاطراتم از یادم رفته باشد...

  • فهیمه ‌‌‌
  • يكشنبه ۲۶ آبان ۹۸
موضوعات