۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دنیا» ثبت شده است

حوض فیروزه

به نام او

تقدیم به همه ی پدران ساکنِ بهشت...

پدر به عادت همیشگی اش کنار حوض فیروزه نشسته بود و همانطور که با لبخند به ماهی کوچولوهایش غذا می‌داد زیرلب چیزهایی میگفت، از همان ذکرهای آرامش بخش خاص خودش...یٰا‌رَحْمٰنُ یٰا‌رَحیٖمْ...
داداش آمد توی حیاط و با تَشر گفت: "آقاجون بسسسسه دیگه این کارها...همه‌ ی مردم خونه هاشونو کوبیدن و ۱۰ طبقه ساختن، اونوقت پدر ما هنوز میشینه لب حوض و وِرد می‌خونه.

  • فهیمه ‌‌‌
  • چهارشنبه ۲۹ آبان ۹۸

وسط وسط های دنیا

به نام او

دبستانی که بودم، همیشه شاگرد اول کلاس و مدرسه بودم.
دبستان که تمام شد و دنیا که بزرگتر شد و رقیبها که بیشتر شدند، دیگر من اول نبودم، آخر هم نبودم؛
جایی بین رتبه های کلاس بالا و پایین میشدم.

♨️ آن دوران جزو تلخترین خاطرات تحصیلی ام است.
چون جایگاهم مشخص نبود
دلهره ی یک رتبه بالاتر و پایین تر مرا میکُشت و اضطراب یک صدم پایین و بالا امانم را می برید.

  • فهیمه ‌‌‌
  • چهارشنبه ۱۵ آبان ۹۸
موضوعات