بسم الله الرحمن الرحیم


میلادت تولد نور و تبلور آینه هاست، میلاد تو پایان چشم به راهی خداست از آفرینش انسان و پی بردن ملائکه به کُنه این سخن که : اِنّی اَعْلَمُ مٰالا تَعلَمون(۱).

خدا خودش را در وجودت به نمایش گذاشته انگار تا پس از آن انسان فانوس به دست بگیرد و به دنبال تو بیاید، تا نشانی از منزل خدا بیابد، تا نادیدنی ها را ببیند؛ هرچند سهم او در این میانه اندک باشد. اما شرط رسیدن، پیمودن است، هرچند با گامهای لرزان و لغزان...


اما...قدم جای قدمهای تو گذاشتن کار هرکسی نیست؛ مرررررد میخواهد و اندکی محبّتِ ناب که تو با خُلق آفتاب گونه ات در کام تشنگان این طریق چکانده ای و انسان را کشانده ای به راهی که شایسته ی "انسان" است...

شادیانه ی میلادت در لباس واژه ها نمیگنجد. دستمان را رها نکن؛ عاشقانت دست تمنا به آستانت برآورده اند تا سهم خویش را از رحمة للعالمین بودنت بستانند...

و شکی نیست در کلام پروردگارم که: وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِین(۲).

پی نوشت:
۱. سوره بقره/ ۳۰
۲. سوره انبیاء/۱۰۷