سلام

فارغ ازاینکه آدم امیدوار و پر انرژی ای باشیم، و یا ناامید و افسرده، گاهی بعضی روزها پیش می‌آید که وقتی از خواب بیدار می‌شویم،

یک حجم وسیع از ابهام و نگرانی درباره‌ی اتفاقات و شرایط دوروبر را در وجود خودمان حس می‌کنیم که جدا شدنی نیستند. آن لحظه است که حس می‌کنیم زندگی، مثل یک جنازه ی در حال احتضار روی دست‌مان مانده و نمیدانیم باهاش چکار کنیم؟

اینجور وقتها چه طوری آن روزتان(همان محتضر مورد نظر) را ریکاوری می‌کنید؟

پ ن: برای من، امان از اینکه آن روز یکشنبه و یا چهارشنبه هم باشه...