به نام خدا
جلوی آینه قدم میزدم و این کفشهای نیمه مسخره رو توی پای خودم برانداز میکردم. یه کم جلو عقب رفتم و چند قدمی توی مغازه دور زدم.
به نام خدا
جلوی آینه قدم میزدم و این کفشهای نیمه مسخره رو توی پای خودم برانداز میکردم. یه کم جلو عقب رفتم و چند قدمی توی مغازه دور زدم.